گفتوگوی اختصاصی "تجارت طلایی" با کارفرمای بزرگ مراکزخرید
تجارت طلایی نقش مهمی در پیشرفت خرده فروشی در ایران دارد
یک متفکر بزرگ، کارفرمایی برجسته و مردی صاحب تجربه فراوان در امور خردهفروشی، به تنهایی میتواند شما را با راز موفقیت در این عرصه آشنا کند.
در واقع هرگاه صحبت از یک برنامه برتر برای موفقیت میشود، حسام رئوف با تجربه 20 ساله در امور مراکزخرید در خاورمیانه و اروپا حرف اول و آخر را میزند.
این چهره نامآشنای صنعت خردهفروشی به عنوان یک سخنران برجسته، ساعتها صحبت ارزشمند درباره اصول خردهفروشی، مجهز شدن به تکنولوژی روز در مراکزخرید و چگونگی راهاندازی شعب موفق این صنعت ارائه کرده که برای هر جویندهای دریای ارزشمندی از اطلاعات است. از نظر رئوف، تعیین استراتژی و راهبرد نقش اساسی در موفقیت یک مرکزخرید دارد و شما بدون در نظر گرفتن طرح و برنامه مشخص امکان موفقیت پایداری به دست نمیآورید. در واقع زمانی که او از موفقیت سخن میگوید به راه طولانی خودش اشاره میکند؛ راهی که از یک کارمند ساده آغاز و به تبدیل شدن به کارآفرین، کارفرمای مراکزخرید و مدرس صنعت خردهفروشی در خاورمیانه و اروپا ختم شد. مصاحبه ماهنامه تجارت طلایی با این چهره سرشناس دریچهای جدید از صنعت خردهفروشی فرا روی ما قرار میدهد.
در ابتدا مختصری از فعالیت خودتان شرح دهید.
من مدرک بینالمللی خودم در زمینه مراکزخرید و خردهفروشی را از دانشگاه هاروارد دریافت کردم و دیگر لیسانس خودم را از دانشگاه داماسکوس گرفتم. هم اکنون در حال دریافت مدرک دیگری در زمینه معماری هستم و در دانشگاههای زیادی در سراسر دنیا به تدریس میپردازم.
طبق آنچه در رزومه کاری شما ثبت شده است، سابقه همکاری در پروژههایی مانند ماجد الفوتیام و عمار را دارید. درباره این 2 پروژه بزرگ چه خبری دارید؟
در این 2 پروژه بزرگ نقش سازنده، ناظر و مشاور را داشتم و باید بگویم با وجود کسب تجربیات فراوان در حین ساخت و تجهیز، نکات زیادی آموختم. ما سعی کردیم بهترین محصول ممکن را ارائه و در اختیار علاقهمندان قرار دهیم. پروژه عمار با حدود 6 میلیون مترمربع، بودجه زیادی را به خود اختصاص داد، اما ما موفق شدیم با وجود برخی محدودیتها به بهترین شکل ممکن کار را تحویل بدهیم؛ آنچه رضایت عمومی صاحبان مراکزخرید را در پی داشت.
در پروژه دوبیمال هم نقشی کلیدی داشتید. درباره این پروژه پرچمدار چه نظری دارید؟
این روزها مگامالها تعریف خاص خودشان را دارند. مگامالهای برجسته در سال حدود 800 میلیون بازدیدکننده دارند. وقتی دوبیمال را میساختیم به دنبال راهی برای بهبود وضعیت خرید و افزایش استقبال مشتریان بودیم. در این پروژه، انواع تکنولوژیهای روز دنیا را مورد استفاده قرار دادیم و به نظرم خروجی کار کاملا راضیکننده بود. ما یک میلیون مترمربع فضای تجاری در اختیار داشتیم و کار بنده، مدیریت ساخت، نظارت بر طراحی و چگونه اجرای نقشههای اولیه بود. در ساخت دوبیمال، توجه به سازه و معماری نداشتیم. هدف ما ساختن یک مرکزخرید مرجع و پرچمدار بود؛ آنچه الگویی برای سایرین باشد.
مهمترین دغدغه و چالش مراکزخرید در حال حاضر چیست؟
در واقع هر کارفرمایی 2 نوع مخاطب دارد؛ مردم عادی و برندها. اگر میخواهید یک مرکزخرید موفق داشته باشید، باید حواستان به هر 2 نوع مخاطب باشد. برندهایی که در مرکزخرید شما قرار میگیرند، باید به نوعی تابلوی اقتصادی شما باشند و به مجموعه ارزش بدهند. این برند است که به یک مرکزخرید تشخص میدهد، نه بر عکس. بر این اساس در حال حاضر بزرگترین چالش پیش روی مراکزخرید، ایجاد توازن بین مشتریمداری و پذیرش برند است.
کارایی و مدل مراکزخرید آینده چگونه خواهد بود؟
مراکزخرید در آینده دیگر تنها جایی برای خرید کردن نیستند. هر چند داستانهایی درباره مرگ مراکزخرید و در واقع خرید آفلاین گفته میشود، اما به نظرم اگر هر 2 مقوله خرید آنلاین و آفلاین را جدی نگیرید در درازمدت دچار ضرر و زیان بزرگی میشوید. از این منظر، مراکزخرید بزرگترین کارایی خودشان را در هماهنگسازی و ایجاد توازن بین خرید آنلاین و آفلاین جستوجو خواهند کرد.
3مورد از بهترین و موفقترین پروژههای خودتان را نام ببرید؟
پروژههای موفق و خاطرهانگیز زیادی را پشت سر گذاشتم، اما اگر بخواهم از 3 مورد خاص نام ببرم، قطعا از دوبیمال، دوبی داونتاون و سیتیسنتر مردیف یاد خواهم کرد که همگی حرفهای و جذاب بودند.
نقش رسانههایی مانند «تجارت طلایی» را در ارتقای سطح فرهنگ و دانش در زمینه خردهفروشی، چگونه ارزیابی میکنید؟
تجارت طلایی نقش مهمی در انتقال تجربیات و دانش روز دنیای خردهفروشی به ایران دارد و میتواند روند رشد این صنعت در این کشور دارای پتانسیل پیشرفت در خردهفروشی را تسریع کند. در واقع باید برای در اختیار گذاشتن تریبونی به ما جهت انتقال دانش و تجربیاتمان به صنعت خردهفروشی ایران از تجارت طلایی تشکر کنم.