فرهنگ نهادینهشده آموزش پرسنل در سفیر
فرهنگ نهادینهشده آموزش پرسنل در سفیر
مجموعه سفیر با دربرداشتن برنامههایی مشخص در تمامی زمینهها توانسته است لقب نخستین و بزرگترین مجموعه عطری و آرایشی کشور را از آن خود کند. این برند طی سالهای اخیر اقدامات مهمی از قبیل توسعه ساختار مدیریت ارتباط با مشتریان و برنامهریزی منسجم برای بازاریابی دیجیتال را در کارنامه خود ثبت کرده است. پگاه گشایشی مدیرعامل این برند محبوب که آموزش نیروهای انسانی را نیز در صدر ملزومات خود جای داده، توضیحات بیشتری پیرامون روند کاری سفیر ارائه داده است که در ادامه میآید.
1. لطفا درباره برند آرایشی سفیر و حوزههایی که در آن فعالیت میکند توضیحاتی ارائه دهید.
سفیر اولین و بزرگترین مجموعه عطری، آرایشی و پوستی است که به صورت سلفسرویس در سراسر ایران با هدف مشاوره حرفهای و شناخت مشتری و نیازهای او و ارائه کالاهای اصل شروع به کار کرده است.
حضور برترین برندهای عطر و لوازم آرایشی و پوستی نشانگر دقت ما برای همه سلایق و ارائه بهترین سرویس به مشتریان گرامی است.
2. سفیر بهعنوان تولیدکننده نخستین عطر ایرانی، صادراتش را چطور برنامهریزی کرده است؟
برنامه تجاری (business plan) با برنامه صادراتی (export plan) تفاوت دارد. ما در حوزه برنامههای بازاریابی داخل کشور از برنامه تجاری و در حوزه صادارت از برنامه صادراتی استفاده میکنیم. همانطور که میدانید یک برنامه تجاری خوب، توصیفکننده ماهیت یک کار تجاری، خلاصه اهداف شرکت و تعیینکننده منابع (مالی و انسانی) مورد نیاز برای به ثمر رساندن آن کار تجاری است. این برنامه، چگونگی تامین منابع و دستیابی به موفقیت را مشخص میسازد. برنامه صادراتی، با تفصیل و تحلیل بیشتری نسبت به برنامه تجاری نوشته میشود و تمرکز آن بر فعالیتهایی است که شرکت در نظر دارد آنها را انجام دهد. این برنامه همچنین نحوه بازاریابی و فروش محصولات در یک بازار خاص را مورد بررسی قرار میدهد. ما در مورد محصولاتی که برنامه صادارت برای آنها داریم بهطور کاملا دقیق و شفاف، برنامه صادراتی تدوین و آماده میکنیم. اجزای برنامه صادراتی در مجموعه سفیر عبارتند از:
خلاصه وضعیت، مبین نکات اصلی برنامه صادارتی در یک یا دو صفحه؛
توصیف کلی از کار تجاری؛
توصیفی از کالا که مبین نکاتی از جنس تغییر طراحی یا تغییر ساختار برای امر صادرات و یک بازار خاص است؛
نگاهی گذرا به بازار یا بازارهای صادراتی هدف؛
یک استراتژی نفوذ به بازار شامل استراتژیهای تولید، تبلیغات، قیمتگذاری و توزیع کالا در یک بازار خاص؛
نحوه اجرای طرح؛
برنامه مالی با مشخص کردن مواردی که به صادرات مرتبط هستند.
3. اقدامات مهم برند سفیر طی چند سال اخیر را به اختصار توضیح دهید.
توسعه ساختار مدیریت ارتباط با مشتریان؛
برنامهریزی منسجم برای بازاریابی دیجیتال؛
راهاندازی باشگاه مشتریان؛
بازاریابی مبتنی بر رویداد (event marketing)؛
تمرکز بر تولید (شانا عطر) و ... .
4. دیدگاه شما درخصوص دیجیتالمارکتینگ به چه صورت است؟
اگر بخواهیم تعریف استانداردی از بازاریابی دیجیتال ارائه کنیم، میتوانیم بگوییم:
بازاریابی دیجیتال شامل مجموعه همه ابزارها و فعالیتهایی است که برای بازاریابی محصولات و خدمات در بستر دیجیتال (وب، اینترنت، موبایل یا سایر ابزارهای دیجیتال) مورد استفاده قرار میگیرند.
ما هم در مجموعه سفیر، به این موضوع پرداخته و یک تیم حرفهای و کارآمدی در این حوزه تدارک دیدهایم. حضور در فضاهای مجازی مجاز و استفاده بهینه از بستر وبسایت در اولویتهای برنامههای بازاریابی است. ابزارهای کاربردی ما در این حوزه به شرح ذیل هستند:
بازاریابی توسط موتورهای جستوجو (SEM)؛
بهینهسازی برای موتورهای جستجو (سئو)؛
بازاریابی محتوا (Content Marketing)؛
بازاریابی شبکههای اجتماعی (Social Media Marketing)؛
استراتژی محتوا (Content Strategy)؛
تبلیغات بر اساس کلیک (PPC)؛
بازاریابی از طریق اینفلوئنسر (Influencer Marketing)؛
تبلیغات بنری (Banner Advertising)؛
بازاریابی از طریق همکاری در فروش (Affiliate Marketing)؛
تولید محتوا.
5. عملکرد فروشگاه اینترنتی سفیر و همینطور باشگاه مشتریانش را چطور ارزیابی میکنید؟
این فروشگاه همواره در صدر فهرست فروشگاهها از لحاظ حجم فروش بوده اما برای توسعه و بهینهسازی آن برنامهریزی کردهایم. در حوزه باشگاه مشتریان هم بهطور مستمر مشتریان را رصد کرده و برای آنها برنامههای افزایش رضایتمندی مشتری و وفادارسازی طراحی میکنیم.
6. نظر شما بهعنوان فعال حوزه برندهای معتبر آرایشی و بهداشتی، در رابطه با روند فعالیت برندهای ایرانی همچون این لی، کالیستا و... چیست؟ درواقع عملکرد این برندها را در بازار لوازم آرایشی و بهداشتی کشور چطور ارزیابی میکنید؟ (با توجه به اینکه شاهد استقبال خوبی هستند.)
برندهای خوب و معتبری هستند و با توجه به شرایط بازار امیدوارم هرروز به موفق بیشتری برسند.
7. شما در همایشهای قبلی ماهنامه تجارت طلایی بر ارزش بالای پرسنل یک شرکت تاکید داشتید؛ بفرمایید نحوه ارائه آموزش به نیروهای انسانی در سفیر به چه صورت است؟
ما در مجموعه بهطور مستمر همکاران را مورد ارزیابی قرار داده و برنامههای توسعه فردی (PDP) آنها را بهروزرسانی میکنیم. فرهنگ آموزش در مجموعه ما نهادینه شده و در این حوزه از مدرسان داخلی نیز بهرهمند هستیم. در موارد لازم، همکاران برای آموزش یا بازآموزی به خارج از کشور اعزام میشوند و پس از بازگشت دانش خود را در اختیار سایر افراد مرتبط قرار میدهند.
8. نقاط ضعف و قوت سفیر را در چه میبینید؟ (با وجود مشکلات ارزی و واردات.)
نقاط قوت سفیر داشتن تجربه و شناخت مشتری است و با توجه به تجربه داشتن برندها برای تولید برندهای باکیفیت و قابل مقایسه با برندهای خارجی درتلاش هستیم. مشکلات ارزی در تمام رستههای مختلف بازرگانی نمایان بوده ولی آیندهنگری درست و تولید کالای مورد نیاز مشتری با بهترین کیفیتها میتواند به حل مشکلات کمک فراوان کند.
شما به عنوان بانوی کارآفرین و موثر در همایش ماهنامه تجارت طلایی معرفی شدید. نقش زنان را چقدر در صنعت خردهفروشی ایران موثر میدانید؟
كارآفريني از نظر ايجاد اشتغال برای زنان بسیار اهمیت دارد.
زنان در کشورهای رو به توسعه، امید اول برای ارتقای خانوادهها و رشد و توسعه کشورهای خود محسوب میشوند. موفقیت زنان كارآفرين در جوامع نهتنها سبب سودهای اقتصادی میشود، بلکه منافع اجتماعی و فرهنگی هم ایجاد میکند. زنان به دلایل متعدد از جمله بیکاری و کاهش دستمزدها و نارضایتی از شغل قبلی، وارد کارآفرینی میشوند، چون کارآفرینی راهی برای برونرفت از بیکاری معمول است.
سه دليل مهم كشورها براي توجه به مقوله كارآفريني، توليد ثروت، توسعه تكنولوژي و اشتغال مولد است. درحالي كه در كشور ما به اشتباه اين مفهوم صرفا با اشتغالزايي مترادفشده و فقط براي حل مشكل اشتغال به سمت كارآفريني پيش ميرويم. در اواخر دهه 70 در بسياري از كشورهاي پيشرفته به علت تغيير در ارزشها و گرايشهاي جامعه و تغييرات جمعيت شناختي، موجي از كسب و كارهاي كوچك و افراد خوداشتغال به وجود آمد. همچنين مطالعات در ايران نشان ميدهد كه در فاصله سالهاي 75 ـ 1355 هجري شمسي بيشترين ميزان اشتغال جديد در اقتصاد ايران به شكل كاركنان مستقل (خويشفرما) بوده است. متأسفانه به دليل عدم حمايت از اين كارآفرينان و سوق دادن آنها در مسير رشد و توسعه، بزرگترين چالش اقتصاد ايران از دهه 1380 به بعد بحران بيكاري است. در حالي كه اگر در فاصله 20 سال مذكور حمايتي جدي از كارآفرينان صورت ميگرفت، بهگونهاي كه هريك تنها يك نفر ديگر را به استخدام خود درمیآورد، در اين صورت بزرگترين مشكل اقتصادي دهه 1380 در ايران كمبود نيروي كار بود.
در کشور عزیزمان ایران، زنان با تمرکز بر مهارتهای ذیل توانستهاند در حوزه بازار خردهفروشی نقش موثری ایفا کنند:
مهارتهای ارتباطی: بسیاری از زنان در بیان احساسات خود بهتر از همتای مرد خود عمل میکنند و توان برقراری ارتباط موثرتری دارند؛
مهارتهای مردمی: بسیاری از بانوان در خواندن احساسات از چهره دیگران و کشف رمز و رازهای حرکات دیگران و پی بردن به منظور طرف از لحن صدا، بسیار ماهر هستند؛
مهارتهای بهکارگیری تفکر شبکهای؛ به معنی توانایی زنان در جمعآوری دادهها از محیط و ایجاد ارتباط میان قطعات دادههای مختلف است. برعکس، بسیاری از مردان معمولا اطلاعات را قطعهقطعه کرده فقط توجه خود را معطوف به چیزهایی میکنند که تصور میکنند اهمیت بیشتری دارد.
مهارت برقراری توافق: زنان کارآفرین موفق، غالبا خوب میتوانند بحث کنند. آنان میکوشند شرایطی ایجاد کنند که با طرفهای وارد در بحث، روابطی هماهنگ برقرار کنند.
توانایی در ایجاد و گسترش روابط حسنه است: حفظ روابط درازمدت با مشتری در تجارت، نیاز به ایجاد مودت و دوستی و استفاده از روابط عمومی موثر دارد.