در سالهای اخیر در کشور ما نیز به تبعیت از چارچوب تجارت نوین در دنیا، فروشگاههای زنجیرهای و هایپرمارکتها با شکل و سیاق جدید آن در کشور پا گرفتهاند و سعی کردهاند با تجمیع دو مولفه در دسترسبودن تمام کالاهای پرمصرف روزانه و نیز کمکردن واسطهها، به ترغیب خریداران برای استفاده از این امکان جدید بپردازند. البته این مسیر، جاده چندان همواری نیز نبوده و در دورههای مختلف موانع و مشکلات زیادی در مسیر فعالیت این فروشگاههای زنجیرهای بهوجود آمد.
یکی از آخرین موضوعات در این حوزه بالاگرفتن گلایهمندی تعدادی از خریداران درباره برخی تخلفات در نحوه عرضه محصولات از جمله گرانفروشی، کمفروشی، تخفیفهای صوری در این فروشگاهها و حتی تبانی با تولیدکنندگان بود که حتی پای رسانه ملی را نیز به این ماجرا باز کرد. البته در این میان گروهی نیز بر این اعتقادند که موارد مطرحشده در رسانهها بیش از اینکه واقعا تخلف باشند، بهانهای برای ضربهزدن به روند روبهرشد و موفقیت فروشگاههای زنجیرهای هستند. برای بررسی این موضوع روزنامه صمت با حسین صبوری، قائم مقام فروشگاههای زنجیرهای افق کوروش گفتوگویی را انجام داده است که تفصیل آن در ادامه آمده است.
بهعنوان نخستین پرسش بهتر است بحث را از اینجا آغاز کنیم که ایجاد فروشگاههای زنجیرهای در کشور چگونه کلید خورد؟
در واقع شکلگیری فروشگاههای زنجیرهای به دهه ۳۰ برمیگردد. فروشگاههایی که یا از ابتدا دولتی بودند یا در ادامه دولتی شدند و طبیعی است که مانند بسیاری از دیگر بنگاههای دولتی، رشد نکردند و صرفا بهواسطه برخورداری از برخی امتیازت دولتی، به فعالیت خود ادامه دادند. اما طی دهه گذشته، بخش خصوصی وارد این حوزه شد. یکی از دلایل ورود بخش خصوصی به حوزه فروشگاههای زنجیرهای این بود که پیش از آن، شرکتهای خارجی، در این حوزه وارد شده بودند و موفقیت آنها باعث شد که بخش خصوصی نیز انگیزه لازم را پیدا کند. شرایط مساعد بود و رقبای نیرومندی وجود نداشت پس آنهایی که زودتر وارد شدند، نتیجه گرفتند.
یعنی نیاز به چنین ساختاری در جامعه وجود داشت؟
بله؛ فروشگاههای زنجیرهای مثل همه پدیدههای اقتصادی دیگر در پاسخ به یک نیاز ملموس و واقعی شکل گرفتند. پس از پایان اقتصاد کشاورزی و آغاز عصر صنعتی، این سوال پیش آمد که چگونه میتوان کالاها را به مصرفکنندگان پراکنده در نواحی مختلف رساند و به این ترتیب نظام توزیع شکل گرفت. در ادامه بنکداران هم به شرکتهای توزیع و مغازهها اضافه شدند. در این میان نباید فراموش کرد که با توجه به این موضوع که توزیع و در دسترس قراردادن کالا ارزشافزوده ایجاد میکند، کثرت واسطه موجب اضافهشدن به قیمت نهایی کالاها میشود.
اما فروشگاههای زنجیرهای نقش حلقههای موثر بازار را به یکباره به عهده میگیرند. آنها فروشگاهها را دایر میکنند و در کنار فروشگاههای خود، انبار لجستیک هم دارند؛ بنابراین میتوانند با حذف واسطهها، محصول را بهصورت مستقیم از تولیدکننده گرفته و به دست مصرفکننده برسانند. آنها به جای آنکه چندین بار هزینههای مختلف انتقال و انبارداری را متقبل شوند، تنها یک بار از تولیدکننده تا مصرفکننده این هزینه را میپردازند. وقتی قیمت تمامشده یک محصول ۱۰هزار تومان بوده و تولیدکننده، قیمت مصرفکننده را ۱۵هزار تومان مشخص کرده است و این ۵هزارتومان را برای سیستم توزیع (همه واسطهها اعم از بنکدار، مغازه دارو …) در نظر گرفته است، فروشگاههای زنجیرهای آن محصول را به همان قیمت کارخانه از تولیدکننده دریافت کرده و با حذف واسطهها، بخشی از آن ۵هزار تومان باقیمانده را که میتواند تماما به خودشان برسد، بهشکل تخفیف به مشتریان خود ارائه میدهند. به تعبیر سادهتر میتوان گفت از این مبلغ، ۲هزار تومان به مشتری تخفیف داده میشود و باقیمانده صرف هزینهها و سود خودشان میشود.
در حقیقت برخلاف سیستم فروش سنتی، در نظام فروشگاههای زنجیرهای، نحوه تقسیم سود تغییر میکند. سود قبلا بین تولیدکننده و واسطهها تقسیم میشد؛ اما در سیستم زنجیرهای، بخشی از آن نصیب تولیدکننده و دو بخش دیگر آن نصیب فروشگاه و مشتریان آن میشود. راز تخفیف فروشگاههای زنجیرهای و دلیل اصلی استقبال مردم از این فروشگاهها همین است.
آیا محصولات ارائهشده در فروشگاههای زنجیرهای، از نظر کیفی تفاوتی با سایر فروشگاهها دارند؟
قطعا؛ کوتاهبودن طول زنجیره فروش باعث شده است که از زمان ورود فروشگاههای زنجیرهای، مردم کالاها را در مدت کوتاهتری از زمان تولید خریداری کنند. برای اثبات این ادعا کافی است به این موضوع توجه کنیم که میانگین ماندگاری کالا روی قفسه فروشگاههای زنجیرهای ۲۰ روز است در حالی که در سیستم سنتی معمولا چندین ماه کالاها در انبارها یا قفسهها نگهداری میشوند. بنابراین فروشگاههای زنجیرهای علاوهبر اینکه قدرت خرید مصرفکننده را بالا میبرند، بر کیفیت محصولات نیز میافزایند. کنترل کمی و کیفی جزو اصول ثابت فروشگاههای زنجیرهای است؛ یعنی این فروشگاهها از لحظه ورود کالا با نمونهگیری، از حقوق مصرفکننده دفاع میکنند. همچنین طبق قراردادهای فروشگاههای زنجیرهای با تامینکنندگان، تولیدکننده موظف است در دورههای مختلف، نتایج آزمایشهای مختلف پروسه تولید (فیزیکی، میکروبی و…) را ارائه کند. حتی فروشگاههایی مثل افق کوروش، آزمایشها را شخصا و با هزینه تولیدکننده انجام میدهند. درحالیکه در شکل سنتی فروش نمیتوان این قواعد سختگیرانه را به تولیدکنندگان تحمیل کرد. درحالیکه آنها باید طیف وسیعی از استانداردها را رعایت کنند تا بتوانند به فروشگاههای زنجیرهای وارد شوند. هر تامینکننده و تولیدکنندهای توان برآوردهکردن این استانداردها را ندارد.
پس این انتقاد بر فروشگاههای زنجیرهای وارد است که کسبوکارهای کوچک را میبلعند؟
به این موضوع نباید به این شکل نگاه کرد؛ فروشگاههای زنجیرهای طبق مفهومی به نام تخریب خلاق عمل میکنند. برای مثال توسعه گازرسانی شهری باعث میشود که دیگر نیازی به دیگر روشهای تامین انرژی گرمایی و مشخصا نفتفروشان نباشد. یا با ظهور مترو، بخشی از حملونقل عمومی به این بخش منتقل میشود. البته طبیعی است که همیشه در برابر پدیدههای جدید و خلاقانه، مقاومت و موضعگیری میشود.
آیا اتهاماتی که بهویژه در ماههای اخیر به فروشگاههای زنجیرهای وارد شده، حقیقت دارد؟
اگر منظور از این اتهامات، تبانی با تولیدکننده برای کمفروشی یا گرانفروشی است، لازم است که یک مقدمه مهم را خدمت شما عرض کنم. یقینا قبول دارید که هم تولیدکننده و هم فروشگاه زنجیرهای برای مشهور و معتبر و برندشدن، تلاش کردهاند و مدتها زیان دادهاند تا توانستهاند برای خود اعتبار و اعتماد ایجاد کنند؛ بنابراین اجازه نمیدهند که کیفیت پایین محصول، اعتبارشان را از بین ببرد. ما فروشگاههای زنجیرهای برای بهدستآوردن رضایت مشتریان، سالها هزینه کردهایم. بنابراین نمیخواهیم فقط به خاطر آنکه محصول فلان تولیدکننده، کیفیت لازم را ندارد، مشتریان خود را از دست بدهیم. نمیگویم که در فروشگاههای زنجیرهای هیچ محصول ضعیفی وجود ندارد اما با اطمینان میتوان گفت که مصرفکننده با ضریب اطمینان بیشتری میتواند از این فروشگاهها خرید کند.
چرا در ماههای اخیر، فروشگاههای زنجیرهای از جمله افق کوروش تا این حد مورد هجمه قرار گرفتند؟
بخش زیادی از آنچه در یک سال اخیر بر فروشگاههای زنجیرهای گذشته است، نتیجه بیاطلاعی از الفبای این حوزه و عدم شناخت سازوکار یک فروشگاه زنجیرهای است. این بیاطلاعی یا کماطلاعی در نهایت به ایجاد شبهه و اتهامزنی ناعادلانه منجر میشود. شاید بتوان مدعی شد که موفقیت فروشگاههای زنجیرهای، موجب ایجاد چنین تحریکات و هجمههایی شده است.
این سوءظنها باعث شد که قیمت پایین کالا و تخفیفات ارائهشده در فروشگاههای زنجیرهای را نتیجه حقه و فریبکاری بدانند. بیاطلاعی از سازوکار فروشگاههای زنجیرهای باعث میشود که برخی نتوانند درک کنند که چرا قیمت کالا در این نوع فروشگاهها در مقایسه با سایر فروشگاههای سنتی پایینتر است. این سوءتفاهم باعث میشود که اتهام تبانی با تولیدکنندهها را مطرح کنند. ادعا میشود که فروشگاههای زنجیرهای با تولیدکنندگان تبانی میکنند که در یک یا چند کالای خاص به جای مثلا یک کیلوگرم از آن محصول، ۹۵۰گرم بستهبندی بشود تا بتوان با وعده تخفیف، به سود رسید. عدهای تصور میکنند که راز تخفیف همین است و آن را کشف کردهاند؛ حال آنکه برای درک حقیقت قیمت و تخفیف در فروشگاههای زنجیرهای، باید ساختار فعالیت این فروشگاهها را بشناسند.
یکی از گلایهها در مورد گرانفروشی کالا نسبت به قیمت درجشده روی آن است؛ آیا توضیحی در این باره وجود دارد؟
بله؛ میدانید که در کشور ما نرخ تورم بعضی از گروههای کالایی به ۶۰درصد هم رسیده است. بعد از ایجاد موج تورمی جدید، تولیدکننده مجبور میشود از سازمان حمایت، مجوز بگیرد و قیمت کالای خود را از مثلا 10هزار تومان به ۱۲ یا ۱۴هزار تومان افزایش دهد. تداوم تورم ممکن است باعث شود که این اتفاق طی مدت زمان کوتاهی چندبار تکرار شود. در این شرایط طبیعی است که در قفسه فروشگاهها ممکن است این محصول با چندین قیمت مختلف مشاهده شود. بیتوجهی به این اصل ساده باعث میشود که برخی از رسانهها آن را به گرانفروشی تفسیر کنند. بیشترین انتقاد از فروشگاههای زنجیرهای آن است که قیمتها تفاوت دارند. بله قیمتها ممکن است به اصطلاح با هم نخوانند؛ اما این اقتضاء و نتیجه اقتصاد تورمی است.
البته توجه به این موضوع نیز خالی از لطف نیست که با وجود نزدیک به ۲۵۰۰ فروشگاه زنجیرهای، اگر در هر فروشگاه حداقل دو هزار کالا باشد، فقط در تهران پنج میلیون شلف لیبل وجود خواهد داشت. اگر در این عدد بزرگ، هزار و حتی پنج هزار خطا وجود داشته باشد، درصد خطا فقط یک هزارم درصد خواهد بود. متاسفانه برخی از رسانهها همان درصد بسیار ناچیز را بهصورت گسترده پوشش میدهند.
در مورد اتهام احتکار و گرانفروشی کالا در فروشگاههای زنجیرهای چه پاسخی دارید؟
اتهامزدن در این زمینه بسیار راحت است؛ ولی مساله این است که فروشگاههای زنجیرهای امکان رصد دقیق و شفاف توسط نهادهای نظارتی را دارند و هنوز حتی یکی مورد از این اتهامات در مورد فروشگاههای زنجیرهای اثبات نشده است. در حال حاضر مشاهده میکنیم که یک حلب روغن که ۵۰هزار تومان است، در بازار ممکن است به قیمت ۷۰هزار تومان فروخته شود؛ اما فروشگاههای زنجیرهای مکلف هستند آن را با همان قیمت مصوب بفروشند.
اگر یک بررسی مقایسهای در مورد عرضه کالاهای تنظیم بازار در این دوره با دورههای پیش از وجود فروشگاههای زنجیرهای انجام شود، مشخص خواهد شد که در آن دوره چه بخشی از این کالاها انبار میشد و بعدا با قیمت بالاتری بهفروش میرسید. در فروشگاههای زنجیرهای تمام زنجیره خدمت، قابل رصد است و تمام اطلاعات ثبت میشود؛ از سوی دیگر از آنجایی که در این فروشگاهها، کالا معمولا با کارت بانکی خریداری میشود، خریدار آن مشخص و قابل پیگیری است. درحالیکه در دیگر روشهای توزیع کالاها و بهویژه کالاهای اساسی این شفافیت و نظارت وجود ندارد. همین شفافیت و سهولت نظارت، دولت را متقاعد کرده که توزیع کالاهای حمایتی را در زمان بحران به فروشگاههای زنجیرهای بسپارد.
فروشگاههای زنجیرهای طی دو سال اخیر به کمک دولت آمده و اجازه ندادهاند که احساس کمبود کالا به مردم دست بدهد. بهعنوان مثال، در زمان شیوع ویروس کرونا، در بسیاری از کشورها شاهد هجوم مردم و خالیشدن قفسهها بودیم؛ اما نمونه این قبیل تصاویر را در ایران ندیدیم. در ایران تعدادی از فروشگاههای زنجیرهای ظرفیت عملیاتی خود را تا ۸۰درصد بالا بردند و بعضا فعالیت خود را شبانهروزی کردند تا روند رساندن کالا به مردم متوقف نشود. در شوکهای تحریمی هم اجازه داده نشد که بازار با کمبود مواجه شود.
در مورد اتهام تبانی فروشگاههای زنجیرهای با تولیدکنندگان چه نظری دارید؟
نخستین نکتهای که در این زمینه مطرح میشود این است که چه دلیلی وجود دارد که یک تولیدکننده که زندگیاش را برای شناختهشدن برندش صرف کرده است، چنین تخلفی را انجام دهد. این موضوع نه تنها یک اتهام به تولیدکنندهای است که در چنین شرایط دشواری در حال تولید است بلکه با عقل سلیم هم جور درنمیآید. ضمن این که این اتهام در حقیقت به تولیدکننده وارد میشود نه به فروشگاههای زنجیرهای.
نکته دوم اینکه بر فرض محال، اگر مثلا تولیدکننده متخلفی، وزن یک محصول را یک کیلوگرم قید میکند اما داخل قوطی ۹۰۰گرم میریزد، چه ارتباطی میتواند با فروشگاههای زنجیرهای داشته باشد. اصلا تولیدکنندهای که چنین امکانی دارد چرا فقط در مورد کالاهایی که در اختیار فروشگاههای زنجیرهای میگذارد، این کار را انجام دهد و اگر میتواند تخلف کند چه نیازی به تبانی دارد؟ او میتواند برای همه زنجیره توزیع چنین تخلفی را انجام دهد و تازه در سایر بخشهای این زنجیره نظارت هم به اندازه فروشگاههای زنجیرهای وجود ندارد و کار تخلف سادهتر است.
اگر تولیدکننده متخلف باشد، این تخلف در کل زنجیره صورت میگیرد. نه این که در کالاهای ویژه سوپرمارکت قانون را رعایت میکند و در آن بخشی که برای فروشگاههای زنجیرهای تولید میکند، تخلف میکند. فراموش نکنیم که تنها ۱۵درصد از بازار، سهم فروشگاههای زنجیرهای است. پس یک تولیدکننده به خاطر۱۵درصد از بازار تخلف نمیکند. بدیهی است اگر تخلفی بخواهد صورت بگیرد، آن ۸۵درصد دیگر، فضای مناسبتری برای تخلف دارند.
و نکته سوم در این زمینه این است که خود فروشگاه زنجیرهای چه نیازی به این تخلف دارد؟ سیستمی که اقتصاد و نظامش بهگونهای شکل گرفته که کالا را از تولیدکننده بگیرد، روی آن تخفیف دهد، هزینههایش را کامل کند و سودش را هم ببرد، چه لزومی دارد که تخلف کند؟
پس بهنظر شما هدف از واردکردن چنین هجمههایی به فروشگاههای زنجیرهای چیست؟
در واقع این مورد به همان طرز نگاه و تفکر اشتباه که در ابتدا ذکر شد، بازمیگردد؛ به این معنی که اگر فروشگاههای زنجیرهای میتوانند تخفیف بدهند، پس حتما تخلف میکنند؛ این یک پیشفرض اشتباه است. چون به رغم این همه هیاهوها، تا به حال حتی یک مورد از این ادعاهای تبانی به اثبات نرسیده است.
ضمن این که بررسی این موضوع نیاز به جنجالسازی رسانهای هم ندارد. نهادهای ذیربط میتوانند با توزین هر یک از محصولات عرضهشده، این موضوع را اثبات کنند و نیاری هم به واردکردن اتهام نیست. البته برداشت ما این نیست که این اتهامات از روی خصومت یا دشمنی است بلکه باور داریم که قصد آنها خیر بوده و حس میکنند واقعا در این حوزه کلاهبرداریای اتفاق میافتد و بنابراین وظیفه خود می دانند که این کلاهبرداری را افشاء کرده و در مورد آن اطلاعرسانی کنند. در عین حال معتقدیم اگر تخلفی وجود داشته باشد، نهادهای نظارتی میتوانند در یک فضای آرام و عاری از جنجالهای رسانهای، تخلفات را پیگیری و نتیجه را اعلام کنند.
آیا اتهامات مطرحشده این روزها به فروشگاههای زنجیرهای، تاثیری بر میزان فروش و استقبال مردم از آنها داشته است؟
طبیعی است که این نگاه منفی، روی آمار فروش تاثیر گذاشته است. اما ما همچنان اعتقاد داریم که فروشگاههای زنجیرهای در تمام طول زنجیره تولید تا مصرف، دارای عملکرد شفاف و قابل رصد هستند که دست نهادهای نظارتی را در این مورد باز میگذارد و میتوانند به راحتی در راستای احقاق حقوق مصرفکنندگان به بررسی موارد بپردازند. همچنین اعتقاد ما بر این است که مصرفکنندگان با مراجعه به فروشگاههای زنجیرهای همچنان حس اعتماد از یک خرید مطمئن را تجربه کرده و با ما همراه خواهند بود.