جذب مشتری برای هر شغلی، فرآیندی بیپایان است. بهویژه خردهفروشان مشتاقانه به دنبال ایدههای جدید بازاریابی برای استفاده در فروشگاههای محلی هستند زیرا امروزه برندهای بزرگ به شکل مستقیم، مشتریان وفادار خود را از طریق کانالهای اجتماعی هدف قرار میدهند. اهرمهای قیمتی و تبلیغاتی که روزگاری برای جلب خریداران استفاده میشد، کاراییشان را از دست دادهاند زیرا اکثر مصرفکنندگان میدانند که پیشنهادهای خوب از طرف برندها، مانند حرکت اتوبوس در ایستگاهها، زودبهزود از راه میرسند.
کارمند فروش کمپانی خودتان بشوید
طبیعی است که برندها فکر کنند که تنها به مشتریان بیشتری احتیاج دارند اما سوال این است که چرا برخی از آنها این دایره را گستردهتر نمیکنند؟ برای انجام واقعی این کار، باید از طبقه فروش بیرون بیایید و باید بدانید که در کجا فروش خود را از دست میدهید. اینکه فقط با خواندن یک صفحه یا داشتن برنامهای از میزان فروش آگاه باشید، کفایت نمیکند. شما موظف هستید آنچه را که رخ میدهد، نظاره کنید.
اگر یک مدیر ارشد هستید، باید حداقل یک بار در ماه، در بخش فروش شرکتتان حضور داشته باشید. در غیر این صورت، شما فقط کورکورانه عمل کردهاید. در این صورت، هر کارمند جدیدی سطح توقعات را بهصورت حداقلی برآورده کرده چون از جانب رئیس خود، پیام دلگرمکنندهای دریافت نمیکند.
نفس تازه خردهفروشیها
در شرایط کنونی، زنجیرههای بزرگ خردهفروشی در تمام دنیا از کار افتادهاند. بنابراین به نظر میرسد که فرصتی فراهم شده تا سرانجام فروشگاههای کوچکتر بتوانند نفس تازهای بکشند. در همین راستا و از آنجا که ترس ناشی از ویروس کرونا تا حد زیادی برای بسیاری از خردهفروشان از بین رفته، نیاز به یافتن راههای خلاقانه برای بازگرداندن خریداران افزایش یافته است.
خردهفروشیهای بزرگ حداقل یک کانال یوتیوب ایجاد کردهاند که در مورد محصولاتشان به مردم آموزش میدهند. این نکته، حسن نیت ایجاد میکند و مخاطبان با خرید متقابل، پاسخ مناسبی میدهند. برخی دیگر از صاحبان صنعت خردهفروشی با ویدئوهایی که در فیسبوک و اینستاگرام منتشر میکنند، شروع کردهاند. اما فقط وقتی رویداد خرید زنده را انجام میدادند که در آن مشتریان میتوانستند روی صفحه نمایش خود بحث کنند، نتیجه گرفتند. بسیاری از روشهای بازاریابی و تبلیغات از طریق رادیو، تلویزیون، بیلبورد و مجلات و روزنامهها بسیار هزینهبر است و برای بسیاری از کسبوکارهای کوچکتر مناسب نیستند.
اهداف فروشتان را مشخص کنید
بسیاری از مدیران هوشمند از روشهای بهینهای برای جذب مشتری استفاده میکنند که موجب بقای آنها میشود. شما باید اهداف فروشتان را مشخص کنید. در ابتدا باید با درک بازاری که در آن مشغول بهکار هستید، شروع کنید. چه کاری را متمایز از رقبا انجام میدهید؟ مزیت رقابتی شما چیست؟ چگونه به این بازار هدف نزدیک میشوید؟ چقدر هزینه به شما میپردازند؟ افرادی که به خدمات شما نیاز دارند، چه کسانی هستند؟ چه سوالاتی دارند که میتوانید به آنها پاسخ دهید؟
اگر نمیتوانید به این سوالات به راحتی پاسخ بدهید، کار اصلی خود را در این مرحله، بر روی وضوح و شفافیت کار و هدف خود متمرکز کنید. باید بدانید چه چیزی را به چه کسانی و با چه هدفی میفروشید. علاوه بر این، برای فروش خود اعداد و ارقامی تعیین کنید که براساس آن پیش بروید. اهداف را به بخشهای کوچکتر تقسیم کنید. نتایج دلخواه (فروش ماهانه، سود هر فروش و...) را مشخص کنید تا امکان ارزیابی پیشرفت وجود داشته باشد.
اهداف مشخص، ذهن شما را متمرکز کرده و فعالیتهایتان را هدفمند میسازد. برای هر ماه برنامهای داشته باشید. به این شکل بهراحتی میتوانید با توجه به نتایج بهدست آمده، اثربخشی برنامه خود را مشخص کنید. بعد این سوالات را میتوانید مطرح کنید: میخواهید هر ماه چقدر فروش داشته باشید؟ چه برنامهای برای پاسخگویی بهتر به مشتریان دارید؟ از هر محصول تصمیم دارید تا چه میزان فروش داشته باشید؟ بیشتر بر روی فروش کدام محصولتان تمرکز دارید؟ سپس با ارزیابیهایی که خواهید داشت، میتوانید پاسخ مناسبی به این پرسشها بدهید.
احساس خاص بودن
همیشه این پیشفرض را در نظر داشته باشید که مشتریان چیزی را میخرند که فکر میکنند به آن نیاز دارند. چگونه میتوان آنها را متقاعد کرد به محصولات شما نیاز دارند؟ مزایای محصولی را که باعث کاهش هزینه، وقت و حل مشکلات میشود، برجسته کنید. در عین حال، ویژگیهای محصول مثل وزن، رنگ، اندازه محرک اصلی خرید نیست.
بازاریابی دهانبهدهان، بهبود مهارت فروش و بهکارگیری سوالات استراتژیک، کلید بازاریابی هدفمند است. با پیگیری دقیق خواستههای مشتریان و راهاندازی خدمات مشتریانِ باکیفیت، بازارتان را حفظ کنید. مشتریان دوست دارند بدانند که به آنها توجه دارید و برای شما مهم هستند. زمانی که مشتریان بدانند محصول شما چه کمکی به آنها میکند و چه مزایایی برایشان دارد، فروش به مراتب راحتتر میشود. همچنین اگر آنها از خریدشان راضی باشند به یک کانال تبلیغکننده برای شما تبدیل میشوند. افراد، تبلیغات غیرمستقیم را راحتتر میپذیرند و این نوع از تبلیغات، تاثیری به مراتب بیشتر از تبلیغات مستقیم دارد. در پایان ذکر این نکته ضروری است که باید با مشتریان به شکلی رفتار کنید که احساس کنند ویژه هستند.
منبع : retaildoc.com