هرکسی بهتنهایی نمیتواند سیر تکاملی رشد و موفقیت را پشت سر بگذارد؛ اما آنچه حقیقت دارد نقطه شروع موفقیت هر فردی در خود اوست؛ پس قبل از هر چیزی برای ساخت آیندهای درخشان باید از خودتان شروع کنید تا بتوانید به تکاملی چشمگیر در راستای اهدافتان برسید.
دوران کودکی و جوانی
رکسانا ورزا، در سال ۱۹۸۵ (۱۳۶۳)، در کالیفرنیای ایالات متحده آمریکا متولد شد. پدر و مادر او ایرانیالاصل هستند. پدر خانم ورزا، فارغالتحصیل دانشگاه استنفورد و مادرش معلم زبان بود. رکسانا ورزا کاملا به زبان فارسی مسلط است، و در دوران دبیرستان به اختیار خودش به یادگیری زبان فرانسه پرداخت. او سالانه به ایران سفر میکند و با بیان صحبتهایی مغرورانه! خود را به عنوان یک دختر ایرانی معرفی کرده و از این بابت بسیار خرسند و خوشحال است.
در سال 2010، وبسایتInsider Business ، اسم رکسانا ورزا، را به لیست ۳۰ زن برتر با سن کمتر از ۳۰ سال در حوزه تکنولوژی اضافه کرد. شروع فعالیتهای این بانوی موفق ایرانی از سال ۲۰۰۷، در یک آژانس سرمایهگذاری بینالمللی فرانسه شکل گرفت. تاکنون فعالیتهای بسیاری در زمینه تکنولوژی و کارهای استارتآپی داشته است که میتوان از آن به عنوان موفقترین و ثروتمندترین بانوی ایرانی در خارج از کشور، در کنار پریسا تبریز و ثریا دارابی و دیگر بانوان موفق ایرانی نام برد.
تحصیلات
رکسانا ورزا، ابتدا در زمینه زبان فرانسه و اقتصاد سیاسی مشغول به تحصیل شد، اما بعدها استارتآپ؛ مسیری بود که او به سمت آن گرایش پیدا کرد و در آن زمینه مشغول به فعالیت شد. رکسانا ورزا، مدرک زبان و ادبیات فرانسه خود را سال ۲۰۰۶، از دانشگاه UCLA کالیفرنیا که یکی از دانشگاههای تحقیقاتی – عمومی آمریکا است دریافت کرد. او با اقامت و ادامه تحصیل در فرانسه، مدرک کارشناسی ارشد خود را در سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱، در زمینه تجارت بینالملل و سیاست و اقتصاد بینالملل اخذ کرد.
فعالیتها
رکسانا ورزا، مدیریت ایستگاه Station F را که یکی از بزرگترین پردیسهای استارتآپی جهان است به عهده دارد.
پروژه «۱۰۰۰ استارتآپ» که خاویر نیل، آن را راهاندازی کرد، به عنوان یک انکوباتور غولآسا برای استارتآپها شناخته شده است؛ با مسئولیت رکسانا ورزا در حال اجرا است. در زندگینامه رکسانا ورزا، میتوان به مشارکت او در شورای ملی CNN du numerIque که در زمینه فعالیتهای دیجیتالی در فرانسه فعالیت میکند اشاره کرد. رکسانا ورزا، به هنگام تحصیل در فرانسه در رشتههای تجارت بینالملل و سیاست اقتصاد بینالملل با توجه به علاقهای که به حوزه کسبوکارهای استارتآپی داشت، وبلاگی با عنوان techbeguette راهاندازی کرد. این کار باعث شروع فعالیت او به عنوان سردبیری یک وبسایت معتبر در زمینه استارتآپ در سالهای 2010 تا 2011 شد. ورزا، فعالیتهای استارتآپی مایکروسافت را پیش از شروع فعالیتهای دیگر در فرانسه رهبری میکرد و اجرای برنامه سرمایهگذاری مایکروسافت و پروژههای Biz spark را بر عهده داشت.
قبل از هر چیزی نظر رکسانا ورزا درباره تکنولوژی اینگونه بیان شده که «هم از آن متنفر است و هم عاشقانه آن را دوست دارد». چرا که هر چیزی در دنیای واقعی از دو جنبه مختلف قابل بررسی است. پس تکنولوژی هم از این قاعده مستثنا نیست و هرکسی با جنبههای خوب و بد آن روبهرو خواهد شد. اما از آنجا که در تمام جهان فرصتهای شگفتآوری را ایجاد کرده و به مردم این توانایی را داده است تا بتوانند کارهایی را انجام دهند که تا قبل از آن توانایی انجام آن کارها را نداشتهاند، میتوان با وجود معایبی که دارد عاشقانه آن را دوست داشت.
استارت آپ
از آنجا که واژه استارتآپ، درباره جوانانی به کار برده شده است که دستشان خالی است، ولی در زمینههای مختلف تکنولوژی ایدههای فوقالعاده خوب و نابی دارند. به همین دلیل رکسانا ورزا در چندین دیداری که با رئیسجمهوری فرانسه داشته است به بیان مشکلات «استارتآپها» پرداخته است. تازهکارهای استارتآپ ایران به گفته ورزا، جسورتر و بلندپروازتر از استارتآپهای فرانسوی هستند. در جواب سؤالی با این عنوان که درحالی که کار استارتآپ چندان شناخته شده نیست، چرا به سمت آن گرایش پیدا کرده است؟ میگوید: «از سال ۲۰۰۷، در این زمینه شروع به فعالیت کرده و این دقیقا زمانی بوده که در آژانس فرانسه شروع به کارکرده بود. از آنجا که مرکز فعالیتهای استارتآپی؛ سانفرانسیسکو بود، به کمپانیهای آمریکایی کمک کرده تا در فرانسه تجارتشان گسترش پیدا کند». در همین حین است که به کار استارتآپ علاقهمند میشود. بعد از مدتی در تعدادی پروژه به عنوان کارآفرین شروع به فعالیت میکند. در نهایت بعد از کسب چند سال تجربه با چند نفر از فعالان در این زمینه شرکتی با نام Tech.eu راهاندازی میکنند.
موفقیتها
در سال ۲۰۰۵، فرانسوی را به سختی صحبت کرده و پیدا کردن شغلی مناسب برایش دشوار بوده است. رزومه خود را به جاهای مختلف چندین بار ارسال کرده اما جوابی دریافت نکرد. با وجود این اتفاقات، ظاهراً همه چیز ناامیدکننده بود؛ ولی کمکم توانست راهش را پیدا کند و با گرفتن لیسانس در رشته زبان فرانسه، به استخدام دو شرکت «تک کرانچ» و «مایکروسافت» در بیاید. بعد از گذشت دورانی از فعالیتهای سخت و سنگین توانسته است به جایی برسد که نمیداند، برای دیگران الهامبخش است یا نه. ولی هرآنچه هست، از بودن در چنین موقعیتی به خود میبالد. در آخر، این بانوی جوان علاقه خود را به سرزمینش ایران چنین بیان میکند: «آمریکا با تمام امکاناتی که دارد به دلیل ماشینی بودن مردمش و فکر نکردن به مسائل مهم زندگی، دل آدم را میزند و این است که به ایرانی بودنم افتخار میکنم و هرسال که به ایران سفر میکنم با گریه به آمریکا یا فرانسه برمیگردم».